استیسی و بابایی این داستان - سالن زیبایی از نستیا و بابا
2٬303 نمایش • 3 سال قبل
استیسی و بابایی
5٫5میلیون بازدیددر این قسمت از ویدیو استیسی و بابایی نستیا تصمیم گرفت یک سالن زیبایی واقعی باز کند. پدر داوطلب شد که اولین مشتری باشد، اما مشکلی پیش آمد.
ولاد و نیکیتا این داستان "فروش بستنی"
13:05 61هزار
استیسی و بابایی این داستان - باکتری و ویروس ها
10:53 10هزار
ماجراهای ناستیا و پدر با داستان - گنج در دریا
9:38 157هزار
کارتون اموزشی پوکویو این داستان "اموزش رنگ زرد"
11:16 11هزار
اولین نفر باشید!!!